وای این چه غفلت است که در خلق عالم است!
مهدی غریب و سر به گریبان ماتم است

ما مدعی و شیعه آن پاک طینتیم
او از گناه و کرده ما غرق در غم است

ای منتظر که ندبه کنی در فراق او
دانی که چهره اش زنامه تار تو درهم است ؟!

گر عاشقی دگر تو مرنجان امام خویش
اندوه کربلا و اسارت مگر کم است ؟

خون گریه می کند زغم جد خود حسین
اشک تو بر جراحت قلبش چو مرحم است