تولدت مبارک

سلامممممممممممممممممممم

می خواستم بگم که امروز تولد وبلاگمه  توی همین روزا بود که وبلاگم به دنیا اومد  الان یه ساله شده  تولدش مبارکه مبارکه و مبارکه

به افتخار تولد وبلاگ جون جون جونم حمله به کیـــــــــــــــــــــــــــــــک

به به! عجب کیک خومچزه ایییییییییییییی

HAPPY BIRTHDAY TO MY BLOG

بچه ها  کادو یادتون نره هااااااااااااااااااااااااااا واسه ام زیاد کامنت بذارید هر کی اومد، کمتر از ۵ تا نباید کامنت بذاره

خداحافظ تا آپ بعدی 

دوستون دارم هزارتااااااااااااااااااااااااااااااااا

حاجي چرا نميخندي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

قهر کرده اید انگار ؟ درست نمیگویم؟

حاجی دیگر نمیخندی ...! چه شده آن لبخندهای دائمت؟

حاجی آنطور درخودت رفته ای دلم غصه اش میشود ...سرت را بالا بگیر...

به چه می اندیشی؟

از چه دلگیری؟ ...

راستی حاجی ! قبلا ها یه عده ای میگفتند شماها رفتید بجنگید که چه بشود؟ خودتان خواستید ،خودتان هم شهید شدید

آن وقتها جبهه میگرفتم و جوابشان را میدادم.

حالا خودمانیم حاجی، بینی و بین الله رفتی که چه بشود؟

رفتی که آزادی داشته باشیم؟

رفتی که عده ای مانتوهایشان روز به روز تنگ تر و روسری هایشان روز به روز کوچکتر شود؟

رفتی که ماه محرمی هم پارتی بگیرند و جشن های آنچنانی؟

رفتی که عده ای دختر و پسر به هم که میرسند دست بدهند و اگر ندهند به هم بگویند عقب مانده ؟

حاجی جان ؛ جای پلاکت را این روزها زنجیرهای قطور گرفته !

جای شلوار خاکی ات را شلوارهای پاره پوره و چاک چاک گرفته (که به زور پایشان نگهش میدارند)!


چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟

روزی دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، پرسید: «چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟»

پسر جواب داد: «دلیلشو نمی‌دونم؛ اما واقعاً دوسِت دارم!»

- تو هیچ دلیلی نمی‌تونی بیاری؛ پس چطور دوسم داری؟ چطور می‌تونی بگی عاشقمی؟

- من جداً دلیلشو نمیدونم؛ اما می‌تونم بهت ثابت کنم!

- ثابت کنی؟ نه! من می‌خوام دلیلتو بگی!

- باشه.. باشه! میگم؛ چون تو خوشگلی، صدات گرم و خواستنیه، همیشه بهم اهمیت میدی، دوست داشتنی هستی، باملاحظه هستی، بخاطر لبخندت..

آن روز دختر از جواب‌های پسر راضی و قانع شد.

متأسفانه، چند روز بعد، دختر تصادفی وحشتناک کرد و به حالت کما رفت.

پسر نامه‌ای در کنارش گذاشت با این مضمون:

«عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم؛ اما حالا که نمی‌تونی حرف بزنی، می‌تونی؟ نه! پس دیگه نمی‌تونم عاشقت بمونم! گفتم بخاطر اهمیت دادن‌ها و ملاحظه کردنات دوسِت دارم؛ اما حالا که نمی‌تونی برام اونجوری باشی، پس منم نمی‌تونم دوست داشته باشم! گفتم واسه لبخندات عاشقتم؛ اما حالا نه می‌تونی بخندی و نه حرکت کنی! پس منم نمی‌تونم عاشقت باشم! اگه عشق همیشه دلیل بخواد مث الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره! واقعاً عشق دلیل می‌خواد؟ نه! معلومه که نه! پس من هنوز هم عاشقتم.»

»» داستان زیبا و تاثیرگذار یک بار اعتماد جوانی گناهکار به حضرت زهرا

چند وقت پیش توی تهران، توی حسینیه ای منبر میرفتم، یه جوونی اومد نزدیک سی سالش. گفت حاج آقا من با شما کار دارم. گفتم بنویس، گفت نوشتنی نیست. گفتم ببین منو قبول داری؟ گفت آره. گفتم من چند ساله با جوونا کار میکنم، کسی که نتونه حرفشو بنویسه بعدشم نمیتونه بگه. یک و دو و سه و چهار کن و بنویس. گفت باشه.
فرداشب که اومدیم، یه نامه داد به ما، من بردم خونه، نامه را که خوندم دیدم این همونیه که من در به در دنبالش میگشتم.
فرداشب اومد گفت که: چی شد؟
گفتم من نوکروتنم، من میخوام با شما یه چند دقیقه صحبت کنم.
وعده کردیم و گفت که: منو چجوری میبینید شما؟
گفتم من نه رمالم نه جادوگرم چی بگم؟
گفت: نه ظاهری، گفتم بچه هیئتی
زد زیر گریه گفت: خاک تو سر من کنند، تو اگر بدونی من چه جنایاتی کردم، چه گناهایی کردم. فقط خوب خوبه ای که میتونم بگم از گناهایی که کردم اینه که مادرمو چند بار کتک زدم، پدرمو زدم، دیگه عرق و شراب و کارای دیگه شو، دیگه...
گفتم پس الآن اینجوری!!!!!
گفت حضرت زهرا دستمو گرفت

لینک دانلود کلیپ صوتی از زبان آقای دانشمند:         جوان 

http://s1.picofile.com/file/7112948488/adame.gif

ادامه نوشته

عید سعید فطر مبارک

چشمانت را ببند ای شهید

7ed0d6d4d81bafeeee5c1d44477e10cd-425

b2d38e6cc43190feef2de10e926ef83e-425

چشمانت را ببند ای شهید

مولا ...

افسران - رهبر ما

آقا زاده منحرف

آقا زاده منحرف

با خواندن داستان حضرت نوح و فرزندش مي فهميم كه عصمت پدر براي فرزند عصمت آور نيست يعني هر فردي با اراده و اختيار خود مسير خودش را انتخاب مي كند البته فرق است بين كسي كه شرایط هدايت برايش مهيا است و كسي كه اين شرايط را نداشته طبعيتا افرادي كه شرايط هدايت و تربيت ديني برايشان فراهم است مسئوليت شان سنگين تر است. اگر پدر در تربيت كم نگذارد ولي فرزند بي راهه را انتخاب كند پدر تقصيري ندارد.برخي اشتباها گمان مي كنند اگر فرزند يك روحاني منحرف بود روحاني هم الزاماً خودساخته نيست.

شخصي لاابالي و متلك گويي به روحاني اي كه فاميل او بود گفت من همه كاره هستم و لا ابالي، چرا فرزند من نماز خوان شده است و لي فرزند تو كه نماز شب خوان هستي لاابالي شده است. روحاني با شوخي گفت تو تأثير لقمه حرام و حلال بر نطفه و تربيت را نمي داني وقتي من مهمان تو مي شدم و از غذاي حرام تو مي خوردم معلوم است كه حاصلش انحراف فرزندم مي شود. و وقتي تو مهمان ما مي شدي و از غذاي حلال من مي خوردي حاصلش شد فرزند صالح تو.

فرشته های زمینی

خواهرم

اگه به این روز اعتقاد نداری

گِله ای نیست.

همینطوری بگرد !!

لواط

fire-balefire-hell

لواط از گناهانی است که به کبیره بودنش تصریح شده است، چنانچه از حضرت امام صادق و امام حضرت رضا ـ علیهما السّلام ـ رسیده بلکه حرمت و عقوبت آن از زنا شدیدتر است. از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ مرویست است که: «حرمت لواط از زنا بیشتر است، به درستی که خداوند قومی را برای عمل لواط هلاک فرمود (قوم لوط) ولی کسی را برای زنا هلاک نفرمود».[۱] از حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ مروی است که فرمود: کسی که با پسری جمع شود روز قیامت جنب وارد محشر می‌شود و آب دنیا او را پاک نمی‌کند و خشم خدا بر او است و او را لعنت فرموده، دوزخ را برایش آماده می‌فرماید و بد جایگاهی است.
سپس فرمود هرگاه کسی لواط کند، عرش خدا بلرزه درآید و خداوند او را لعنت و غضب فرموده و جهنم را برایش آماده می‌فرماید و...

http://s1.picofile.com/file/7112948488/adame.gif

ادامه نوشته

جیک جیک مستونه

«اون وقت که جیک جیک مستونت بود
یاد زمستونت نبود؟»


جیک جیک مستونه
داستان"من خیگ رو رها کرده‌ام خیگ منو رها نمی‌کند"را شنیده اید؟روزی دو دوست کنار رودی نشسته بودند که متوجه شدند چیزی شبیه خیگ بزرگ با آب حرکت می‌کند.وسوسه شدند بروند آن‌ را با محتوای آن بیرون بکشند.یکی از آنها به آب پرید و سریع خودش را به خیگ رساند. خرسی را به جای خیگ گرفت خرس او را گرفت و او زیر آب می‌رفت و بیرون می‌آمد. فردی که بیرون نشسته بود داد زد بیارش بیرون منتظر چه هستی؟! او گفت نمی‌شود. گفت خوب خودت را نجات بده خیگ را رها کن.اوگفت من خیگ را رها کرده ام،اما نمی‌دانم چرا خیگ من را رها نمی‌کند!؟
دختری می‌گفت: من خودم ابتدا تماس می‌گرفتم تا پسرها را سرکارشون بگذارم که با وابسته شدن به یکی از آنها برای همیشه بدبخت شدم و سرکارماندم.
و خانمی دقیقاً مانند معتادان شده بود با اینکه ازدواج کرده بود باز هم ساعت ها بامردان مختلف تلفنی سخن می‌گفت.

http://s1.picofile.com/file/7112948488/adame.gif

ادامه نوشته

طرح آبگرمکن و شمع خودکار

از کارهای شگفت که به بهائی نسبت می دهند، ساختمان گلخن گرمابه ای که هنوز در اصفهان مانده و به حمام شیخ بهائی یا حمام شیخ معروف است و آن حمام در میان مسجد جامع و هارونیه در بازار کهنه نزدیک بقعه معروف به درب امام واقع است و مردم اصفهان از دیر باز همواره عقیده داشته اند که گلخن آن گرمابه را بهائی چنان ساخته که با شمعی گرم می شد و در زیر پاتیل گلخن فضای تهی تعبیه کرده و شمعی افروخته در میان آن گذاشته و آن فضا را بسته بود و شمع تا مدتهای مدیدهمچنان می سوخت و آب حمام بدان وسیله گرم می شد و خود گفته بود که اگر روزی آن فضا را بشکافند، شمع خاموش خواهد شد و گلخن از کار می افتد و چون پس از مدتی به تعمیر گرمابه پرداختند و آن محوطه را شکافتند، فوراً شمع خاموش شد و دیگر از آن پس نتوانستند بسازند. همچنین طراحی منارجنبان اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست به او نسبت داده می شود.

انگ امل بودن و حجاب

«ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است
ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است»


انگ امل بودن و حجاب
برخی از خانم ها در مشاوره می‌گویند ما بدحجاب بودیم خیری که از بدحجابی ندیدیم هیچ. مایه زحمت‌مان هم بود. کم نبودند مردانی که حتی در فامیل نگاه بد و ابزارگونه به ما داشتند. الان برگشته‌ام و حجاب را برای خودم برگزیده ام اما با دو مشکل رو برو هستم:1.اقوام و نگاه‌هایشان، 2.اعتراض شوهر.


1.اقوام و نگاه‌هایشان

وقتی از این خانم‌ها علت را می پرسم که چرا حجاب را قبول کردند، می‌گویند به دلایل منافعی زیادی که دارد. به آنها می‌گویم، ببینید شناخت جدیدتان سبب تغییر رفتارتان(گزینش حجاب) شده است. این شناخت را باید مرتب شارژ کنید تا ته نکشد. وقتی کسی از فامیل مسخره می‌کند یا می‌گوید ما که تو را می‌شناسیم حالا برای ما مقدس نشو و..

http://s1.picofile.com/file/7112948488/adame.gif

ادامه نوشته

شهادت امام علی(ع)

1311854 846 اعمال و ادعیه ماه مبارک رمضان مخصوص گوشی های جاوا + دانلود

اگر" را کاشتیم سبز نشد

«آبرو مانند شبدر نیست که بعد از چیدن،
روی دومش نازک تر و زیباتر باشد»

سخنان آموزنده, جملات تصویری
 


اگر" را کاشتیم سبز نشد
بعضی‌ها بدون در نظر گرفتن این که زن باید زیر سپر غیرت مرد مصون باشد، می‌گویند: اگر یک خانم با حجاب باشد؛ در جامعه مشکلی برایش پیش نمی‌آید. متأسفانه«"اگر"را کاشتیم سبز نشد، آبش دادیم تر نشد» .
(1) براساس تجارب مشاوران و آماری که از دستگاه‌های انتظامی و دادگاه‌ها به دست آمده است در بسیاری از موارد تجاوزها و مزاحمت‌هایی که برای نوامیس ایجاد می‌شود از سویی افرادی است که اختلال روانی دارند. بنابراین در این موارد ممکن است زن هشیار باشد ولی طرف مقابل خیر.


لطیفه: فردی با این که دعا برای مصون ماندن از شر سگان داشت گرفتار آنها شد و زخمی. به او گفتند پس دعا بی اثر است. گفت خیر دعا اثر دارد ولی چه کنم که سگ سواد نداشت.


 زنی می‌گفت: بر اثر شکستگی پا مجبور به فیزیو تراپی شدم. تنهایی به مطب نمی رفتم مادرم را همراهم می‌بردم. همیشه مطب شلوغ بود. پزشک با من خوش و بش می‌کرد و من تحویلش نمی‌گرفتم ...http://s1.picofile.com/file/7112948488/adame.gif

ادامه نوشته

باورکن که عین حقیقت است...


 

خدا رو کی دیده؟

خدا رو کی دیده؟


سخنان دو برادر در شکم مادر:
- «داداشی به نظر تو زندگی بعد از تولد وجود داره؟ آیا تو به وجود مامان اعتقاد داری؟»
- «نه من به این اراجیف اعتقادی ندارم؛ من یک روشنفکرم. مگه تا حالا مامان رو دیدی؟»
می‌گویند کسی ادعا کرد که خدا نیست چون دیده نمی‌شود بهلول محکم با لگد به او زد او داد و هوار به را هانداخت. قاضی گفت چرا او را زدی؟
بهلول گفت: بابا شما چرا فریب او را می‌خورید اگر دردی دارد به من شما نشان دهد من تا با چشمم نبینم باور نمی‌کنم.
بله «عدم الوجدان لایدلّ علی عدم الوجود»؛ نیافتن دلیل بر نبودن نیست. ما قدرت آهنربا، برق، شوری نمک، خیسی آب، امواج رسانه‌ها و مغز را نمی‌بینیم ولی از نشانه ها احساس و ادراک می کنیم که هستند و وجود دارند.
جنین از مادر از راه بند ناف تغذیه می شود و منکر مادر است و ما نیز در فیض الهی غرقیم و....
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو می‌رود مُمِد حیات است و چون برمی آید مفرح ذات. از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به درآید....
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش
کس نتواند که بجای آورد.


پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى‏کنید؟

این همان دریای عجیبی است که در قرآن آمده است!!

در شهر توریستی اسکاگن این زیبایی را می توانید در سجیه دید،

 این شمالی ترین شهر دانمارکیهاست، جایی که دریای بالتیک

و دریای شمال بهم میپیوندند. دو دریای مختلف با هم یکی

 نمی شوند و بنابرین این راستا بوجود می آید.

و این همان چیزی است که در قرآن آمده است.

سورة مبارکه الرحمن

http://s1.picofile.com/file/7112948488/adame.gif

ادامه نوشته

امام علی(علیه السلام) به مالک اشتر

هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده …

شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت.

متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد مثل یک دزد راه می رود مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ میکند.
آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض کند و نزد قاضی برود.
اما همین که وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد.
زنش آن را جابه جا کرده بود.

مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت: و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود حرف می زند و رفتار می کند.»

————————————————————

امام علی(علیه السلام) به مالک اشتر :

ای مالک!

اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی

امن یجیب

خدایا
به حرمت این شب های عزیز
در این شب ها که تقدير یک ساله ما رو مشخص میکنی
ازت میخوام که مریضی رو در تقدیر و سرنوشت هیچ کس
قرار ندی.
مریضی حق هیچ کس نیست........
امین یا رب العالمین

همه چی باطنه!!!!


شهادت جانسوز مولایمان حضرت علی (ع)

افسران - ایوان نجف عجب صفایی دارد . . .

قدر، شبى است که مقدّرات یک سال انسان‌ها - بر اساس لیاقت‌ها و شایستگى‌هاى آنان - تعیین مى‌شود، در تمام سال، شبى به عظمت و فضیلت آن نمى‌رسد و عمل در آن از عمل در هزار ماه برتر است.
 قدر، شبى است که مقدّرات یک سال انسان‌ها - بر اساس لیاقت‌ها و شایستگى هاى آنان - تعیین می‌شود، در تمام سال، شبى به عظمت و فضیلت آن نمى‌رسد و عمل در آن از عمل در هزار ماه برتر است.

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی فقیه برجسته و مرجع شیعیان طی این یادداشت به تشریح اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان به عنوان اولین شب قدر پرداخته اند که در ادامه می‌خوانید.

http://s1.picofile.com/file/7112948488/adame.gif

ادامه نوشته

از دیو و دد ملولم

«دی شیخ با چراغ گشت گرد شهر
کز دیو دد ملولم و انسانم آرزو است »
(1)


از دیو و دد ملولم
نقل است که در روزگاری نه چندان دور کاروانی از تجار به همراه مال التجاره فراوان به قصد تجارت راهی دیاری دوردست شد. در میانه راه حرامیان کمین کرده به قصد غارت اموال به کاروان یورش بردند. طولی نکشید که محافظان کاروان از پای درآمده یا تسلیم گشته و دزدان به جمع آوری اموال و اثاث از روی شتران مشغول شدند. حرامیان هرچه بود گرد آوردند از مسکوکات و جواهرات و امتعه و هر چه ارزشمند بود به زور ستاندند. در بین اموال مسروقه یکی از حرامیان کیسه ای پر از سکه های زر یافت که بسیار مایه تعجب بود چه آنکه در داخل همان کیسه به همراه سکه های زر تکه ای کاغذی یافت که روی آن آیه ای از قرآن در مضمون دفع بلا نوشته شده بود. حرامی شادی کنان کیسه را به نزد سر دسته دزدان برد و تمسخر کنان اشارتی نیز به دعای دفع بلا نمود.http://s1.picofile.com/file/7112948488/adame.gif

عکس نوشته های فلسفی مرداد 92
 
ادامه نوشته

خدایا نظرت چیه؟

کاش یه ماه هم بود که موظف بودیم :


 از اذان صبح تا غروب فقرا رو سیر کنیم ،


 نه اینکه گشنگی بکشیم تا اونها رو درک کنیم!!


عکس نوشته های فلسفی مرداد 92



کتابی درزمینه اخلاق...

به آیت الله بهجت(ره) گفتند

کتابی درزمینه اخلاق معرفی کنید 

فرمودند:

لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی


"خدا می بیند"
عکس نوشته های فلسفی مرداد 92

با نهایت بغض...

 سرت را بالا بگیر هیمالیا !

مهمانان عزیزی در سینه ات جای داده ای؛

مهمان کشی رسم تو نیست آخر ؛

مهمانداری کن و سرافرازی هیمالیا....


"با نهايت بغض"

عکس نوشته های فلسفی مرداد 92


 

بگو خب!!!!!!!!

عکس نوشته های فلسفی مرداد 92
 

دفع فراموشی

دفع فراموشی


ازسلمان فارسى نقل شده است كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرموده است: هر كس آية الكرسى را با زعفران بر كف دست راست خود بنويسد و آن را با زبان بليسد و هفت نوبت چنين كند هرگز چيزى را فراموش ننمايد. [1]

عکس نوشته های فلسفی مرداد 92
 


پی نوشت :

[1] . نیز رک: حاشیه مفاتیح الجنان و کتاب مصابیح الجنان.

خدا را امتحان كن...

در ایام جوانی، دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سر انجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: خدا می تواند تو را خیلی امتحان كند، بیا یك بار تو خدا را امتحان كن! و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر كن، سپس به خداوند عرضه داشتم:« خدایا من این گناه را برای تو ترك می كنم، تو هم مرا برای خودت تربیت كن».
آن گاه دلیرانه همچون یوسف «علی نبینا و آله و علیه السلام» در برابر گناه مقاومت می كند و از آلوده شدن دامن به گناه جلوگیری كرده و به سرعت از دام خطر می گریزد. این كف نفس و پرهیز از گناه، موجب بصیرت و بینایی او می گردد؛ همان طور كه خداوند متعال در شأن چنین افرادی می فرماید:
اى مؤمنان! اگر از خداوند پروا كنید، براى شما نیروى تشخیص حق از باطل قرار مى‏ دهد و بدى‏ هایتان را مى‏ پوشاند و شما را مى‏ آمرزد و خداوند صاحب بخشش بزرگ است.«1»
این كار او باعث روشن شدن دیده برزخی او می شود و آنچه را دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود، به طوری كه چون از خانه خود بیرون می آید، بعضی افراد را به صورت واقعی خود می بیند و برخی اسرار برای او كشف می شود.

همو نقل كرده كه روزی از چهار راه مولوی و از مسیر خیابان سیروس به چهار راه گلوبندك رفتم و برگشتم، فقط یك چهره آدم دیدم.«2»
یكی از ارادتمندان ایشان می گوید: شبی خوابی مهیج و شهوانی دیدم كه در روز هم ذهنم را به خود مشغول كرده بود، صبح خدمت شیخ رجبعلی خیاط«ره» رسیدم، تا مرا دید سرش را پایین انداخت و این شعر را زمزمه كرد:
گرت هواست كه از دوست نگسلی پیوند
نگاه دار سررشته تا نگه دارد
دلا معاش چنان كن كه گر بلغزد پای
فرشته است به دو دست دعا نگهدارد.

فهمیدم خبری هست و ایشان بی جهت این شعر را نمی خواند، مدتی نشستم، شیخ سرش پایین بود و به كار خیاطی مشغول، آنگاه عرض كردم: مطلبی هست؟ فرمود: چه كار كرده ای كه قیافه ات قیافه زن شده؟ عرض كردم: زن زیبایی را در خواب دیدم و داستانش در ذهن من مانده، فرمود: همان است، استغفار كن.«3»
آری این است حكایت افرادی كه یك قدم برای خدا برداشتند و خدا ده ها قدم، كه فرمود: هر کس کار نیکی انجام دهد، ده برابر به او پاداش دهند ، و هر که کار بدی انجام دهد تنها همانند آن کیفر بیند، تا ستمی بر آنها نرفته باشد.«4»، نقل می كنند كه پیش نمازی به مأمومین گفت: یك قدم جلو بیایید، مأمومین یك قدم به جلو حركت كردند، پیش نماز گفت: در زندگی هم سعی داشته باشید هر روز یك قدم به جلو حركت كنید.«5»


منابع:
1. یِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً وَیُكَفِّرْ عَنكُمْ سَیِّئَاتِكُمْ وَیَغْفِرْ لَكُمْ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ. سوره انفال آیه 29.
2.
كیمیای محبت ص 78.
3.
كیمیای محبت ص 163. به نقل از كرامات و حكایات عاشقان خدا. ج 1 ص 126.
4. مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ. سوره انعام آیه 160.
5. نكته های تربیتی ص 35.
عکس نوشته های فلسفی مرداد 92
 

شیر توهین كننده را سر سفره خورد

روزى درباریان متوكّل عبّاسى شخصى را از اهالى هندوستان كه شعبده باز و جادوگر بود، نزد متوكّل آورده تا با بازى هاى خویش او را سرگرم كند، چون وى اهل هوى و هوس بود.
روزى از روزها متوكّل به آن شخص هندى گفت: چنانچه علىّ بن محمّد هادى« صلوات اللّه و سلامه علیه» را در جمع عدّه اى شرمنده و خجالت زده كنى، هزار دینار هدیه خواهى گرفت .
آن شخص شعبده باز هندى نیز درخواست متوكّل را پذیرفت.
و آن گاه حضرت را در جمع عدّه اى دعوت كردند؛ همه در آن جلسه حضور یافتند،همین كه خواستند مشغول خوردن غذا شوند، شعبده باز هندى متوجّه حضرت هادى علیه السلام شد و حركات مخصوصى را انجام داد، كه چون حضرت دست به سوى نان دراز مى نمود، نان پرواز مى كرد؛ و تمامى افراد مى خندیدند.
و این كار چند مرتبه تكرار شد، به ناچار، چون امام هادى علیه السلام چنین دید، به عكس شیرى كه بر پرده دیوار نقش بسته بود، دستى زد و آن را مخاطب قرار داد و فرمود: اى شیر! این دشمن خدا را بگیر و نابود كن .
پس ناگهان شیر به حالت یك حیوان واقعى در آمد و آن مرد شعبده باز هندى را بلعید.
و سپس حضرت خطاب به شیر كرد و فرمود: اكنون به حالت اوّل بازگرد و همانند قبل روى پرده مجسّم شو.
تمام افراد حاضر در مجلس با تماشاى ابن صحنه، وحشت زده شده و متحیّرانه به یكدیگر نگاه مى كردند.
پس از آن، امام علیه السلام از جاى برخاست كه از مجلس خارج شود، متوكّل گفت: یاابن رسول اللّه! خواهش مى كنم بفرما بنشین و دستور دهید تا شیر آن مرد هندى را بازگرداند؟
حضرت فرمود: به خدا سوگند، دیگر او را نخواهید دید، آیا دشمن خدا را بر دوستان خدا مسلّط و چیره مى كنید
؟!
و آن گاه ، حضرت از آن مجلس خارج شد
امام هادی علیه السلام می فرماید:
هر كس تقوى داشته باشد و عظمت خدا را مراعات نماید حشمت و عظمت به او داده مى‏ شود. كسى كه خدا را اطاعت كند مردم هم از او اطاعت خواهند كرد و هر كس خالق را اطاعت كند از خشم و نارضایتى مخلوق باكى ندارد و هر كس خالق را به خشم آورد سزاوار است كه خشم و نارضایتى مردم شامل حال او بشود«2»
   



منابع:
1: إ ثبات الهداة : ج 3، ص 374، ح 41، هدایة الكبرى حضینى : ص 319. و كتاب چهل داستان و چهل حدیث از زندگی امام هادی علیه السلام
2: عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ علیه السلام قَالَ: مَنِ اتَّقَى اللَّهَ یُتَّقَى وَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ یُطَاعُ وَ مَنْ أَطَاعَ الْخَالِقَ لَمْ یُبَالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقِینَ وَ مَنْ أَسْخَطَ الْخَالِقَ فَقَمَنٌ أَنْ یَحُلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقِینَ.« بحارالا نوار: ج 50، ص 177، ح 56، و ج 71، ص 182 ح 41.»

عکس نوشته های فلسفی مرداد 92
 

سوختن بدن طراح کاریکاتور پیامبر

عکس نوشته های فلسفی مرداد 92
 

تبدیل شدن به حیوان، عاقبت ترک نهی از منکر

اصحاب سبت گروهی از مردم بودند که به واسطه پیروی نکردن از فرامین پروردگار جهانیان مستوجب عذاب الهی شدند اما آنان از کدام قوم بوده و جرمشان چه بود؟




 حضرت موسى بن عمران علیه السلام به بنى اسرایيل تعليم فرموده بود كه درايام هفته يك روز را به عبادت خدا اختصاص دهند و كارهاى دنيایى و خريد و فروش راتعطيل كنند.

http://s1.picofile.com/file/7112948488/adame.gif

عکس نوشته های فلسفی مرداد 92
 

ادامه نوشته

به این لطیفه چند بار میخندید؟...


خنده
پیری برای جمعی سخن میراند.

لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.

بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند.

او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید

او لبخندی زد و گفت:

وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید،

پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟

گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید.
عکس نوشته های فلسفی مرداد 92
 


 

تاریخچه ای مصور و مختصر از لباس زنان ایران !

پیش از آنکه فرهنگ و تمدن آریایی در ایران زمین کنونی به دوران شکفتگی خود برسد، در هزاره سوم پیش از میلاد، در بخش جنوبی و جنوب غربی ایران که دامنه اش تا کرانه های دشت لوت و کویر مرکزی نیز میرسیده است، مردمی با فرهنگ و تمدن خاص زندگی میکردند که اینک آنان را "ایلامی" مینامند. از آماری که این مردم بر جای گذاشته اند، چنین بر می آید که به پیشرفت های بزرگی نائل آمده و شهری مانند "شوش" بنیاد نهاده اند که به علت کهنسالی، ماد شهرهای جهان به شمار می آید.
درباره جنس و چگونگی دوخت جامه این بانوان و جامه تندیسه های دیگری که از بزرگان و ملکه های ایلامی به دست آمده، عقاید گوناگون اظهار شده است. برخی با توجه به نقش و شیارهای پشم گونه ای که بر روی جامه ها دیده می شود آن ها را از جنس پوست و کسانی آن ها را از جنس دیگر ولی تقلید از پوست و گروهی آن را از برگ یا الیاف گیاهان می دانند.

ایلام-هزاره سوم پیش از میلاد مسیح

 

http://s1.picofile.com/file/7112948488/adame.gif

عکس نوشته های فلسفی مرداد 92
 
ادامه نوشته

زن یه چایی بیار


زن یه چایی بیار

به گورستان گذر کردم

به گورستان گذر کردم کم و بیش


بدیدم حال دولتمند و درویش


نه درویشی به خاکی بی کفن ماند


نه دولتمند برد از یک کفن بیش



خاک شد هر که در این خاک زیست


خاک چه داند که در این خاک کیست


سر انجام که باید از این خاک رفت


خوشا آنکه پاک آمد و پاک رفت

زنان مرد صفت

«قوم لوط به دلیل همجنس بازی به قهر خدا گرفتار شدند »(1)


زنان مرد صفت
برخي از زنان «مردصفت» هستند اين‌ ها مي‌گويند من خودم براي‌ خودم مردي هستم. گاهي با همين شعار در دام مي‌افتند. مردان از اينكه بعد از ازدواج به جاي زن،زن مرد صفت در كنار خود ببينند احساس بی زاری دارند. در روايت برخي از صفات را در زن مثبت مي‌دانند ولي براي مرد بد مثل ترس. به عنوان نمونه زني كه نمي‌ترسد تنهايي به سفرهایی می‌رود که در راه احتمال خطر دارد به همين دليل درمشاوره ها با داستان غم‌انگیز برخي از زنان مواجه می‌شویم كه دربيراه ‌هابه آن‌ها تجاوز شده است. از سوی دیگر اگر دختر دید پسری صفات زنانه در پوشش، منش و رفتار دارد برای ازدواج انتخابش نکند چون دو قطب مخالف همدیگر را جذب می کنند نه موافق. این پسر اقتدار ندارد و نمی توانند تکیه گاه عاطفی خوبی برای همسر خود باشد.

 

تذکر مهم تربیتی
والدین باید هشیار باشند که هرگز برای کودک پسرشان تربیت دخترانه نداشته باشند مثلا آرایشش نکنند، لباس دخترانه تنش نکنند و....برای دخترشان هم تربیت پسرانه نداشته باشند وگرنه سبب اختلال جنسی آنها می‌شوند.

رجوع کنید به سی دی رشد از دکتر محمد مجد، مؤسسه پژواک هنر و اندیشه، تهران.(تلفن: 22028672)


نکته: کلیپ "زنده باد خروس" از حاج آقا دانشمند را از اینترنت دانلود کنید و ببینید

[تصویر: 21179537436213239417.jpg]



شعار این هشدار
ترس از دام افتادن مردان بالهوس و اجتناب از آن برای زن از نشانه های احتیاط معقول و عقل است.

(1)رجوع کنید به سوره  نمل/ 55